اصولاً
در طی سالهای طولانی نظریات زیادی راجع به مسایل فقر و رابطه آن بادولت، آزادیهای سیاسی و مدنی
مطرح بوده است. امر مسلم اینست که همگی رابطهای را
میان فقر با آزادیهای سیاسی قایل می شوند؛ اما سوال اصلی این است کهآزادیهای سیاسی و مدنی چگونه تأثیری روی مسایل اقتصادی دارد؟ یا به عبارتدیگر، تأثیر سیاسی و مدنی را روی فقر و گرسنگی چطور ارزیابی کینم، مثبت یامنفی؟ دیدگاهها و بخشهایی متفاوتی در باره نیازهایی اقتصادی و
آزادیهای سیاسی درگفتگوهای
بین المللی مطرح شده است. هنگامیکه جامعه با نیازهای شدیداقتصادی
روبرو است، چرا به آزادیهای سیاسی اندیشید؟ همین پرسش و پرسش هایمرتبط با آن، موجب نگرانیهای شدید شرکت کنندگان در کنفرانس مشهور بهکنفرانس وین در بهار سال 1993 در مورد حقوق بشر گردید. نمایندگان بسیاریاز کشورها استدلالهایی را راجع به لزوم تقدم «حقوق اقتصادی» مرتبط بانیازهای مهم مادی نسبت به حقوق سیاسی و مدنی مطرح ساختند. نمایندگان رسمیتعدادی از کشورهای جهان سوم در کنفرانس وین، به رهبری چین، سنگاپور و دیگرکشورهای شرق آسیا به شدت از آن حمایت کردند. تحت تأثیر همین تحلیل ها،مولفه های از این قبیل: چه چیزی باید اول مطرح شود- حذف فقر و بد بختی یاتضمین آزادی سیاسی و حقوق مدنی که چندان به کار مردم فقیر نمی آید- و غیرهعرض وجود نمود. ادامه موضوع را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید لینک دانلود