Economic-seminars

سیمینار های اقتصادی برای دانشجویان

Economic-seminars

سیمینار های اقتصادی برای دانشجویان

از اقتصاد روانی تا اقتصاد جهانی

آیا اساساً احتراز از تنش و تعارض در جوامع انسانی ممکن است؟ آیا می توان فرض کرد که روزی انسان ها بدون تعارض در کنار یکدیگر زندگی کنند؟ نمی توان پاسخ قاطعی به این سؤالات داد، و در عین حال پاسخ مثبت به آنها نیز گوینده را بیش از حد خوشبین، اگر نه ساده لوح، می نماید. حد اقل این که پیشینه ی تاریخی انسان چنین چشم اندازی را برای آینده نمی گشاید. اگر چه، می توان از دوره ها و شرایط صلح آمیز تر و یا پر تعارض تر سخن گفت. تجربه ی تعارضِ علایق و منافع، چیزی است که همه ی ما از اوان کودکی آن را تجربه می کنیم، و کم و بیش می آموزیم که چگونه در گیرو دار این تعارض ها منافع خود را دنبال کنیم. به همین قیاس در جامعه نیز همین تجارب تکرار می شوند. وقتی گروهی انسان با هم زندگی می کنند، بروز تعارض غیر قابل انتظار نیست.

فروید در جستجویش برای شناخت عمیق ترین سائق های انسانی، پس از سائق عشق[i] که مبتنی بر اصل لذت است، در سال 1920به وجود سائق مرگ[ii] ( رجوع کنید به Freud 1920:24-43) یا سائق ویرانگری[iii] اشاره می کند و سعی می کند با توجه به این سائق در کنار سایق عشق، نظریه ی غرایزش را مورد بازبینی قرار دهد(رجوع کنید به Freud1940:148-151؛ فروید1384: 78-81). سایق مرگ به صورت گرایش به پرخاشگری و ستیزه گری تظاهر می یابد و هدف آن تخریب دیگری یا خود است. امّا سایق عشق که در خالص ترین شکل به صورت تمایل جنسی ظاهر می شود، به صورت محبّت و مودّت عامل پیوند بین انسان هاست. امّا تمایلات ناشی از این سایق های غریزی برای ارضای خود آزاد نیستند، نه تمایلات جنسی و نه تمایلات پرخاشگرانه انسان نمی توانند به آزادی ارضای خود را در واقعیت اجتماعی جست و جو کنند. جامعه برای پذیرش افراد و بهره مند کردنشان از مواهب زندگی اجتماعی بر سایق های غریزی ایشان لگام می زند و محرومیتی را بر آنها بار می کند. امّا در عوض راهی برای ارضای آنها تحت قواعدی ویژه ایجاد می کند. آن چه تمدن یا فرهنگ نامیده می شود در واقع حاصل تأثیر و تأثّر بین نیازهای غریزی و بدوی از یک طرف، و ممانعت های اجتماعی از طرف دیگر است، که در ذهنیت ها، نهادها، و تمام فرآورده های فرهنگی متبلور می شود( نگاه کنید به ریچاردز 1382: 148). فرهنگ نوعی معامله را القاء می کند، ستاندن حق ارضای آزاد غرایز در مقابل اعطای راه هایی برای ارضای والایش یافته ی آنها و امنیت. فرهنگ با تحمیل واقعیت اجتماعی بر غرایز انسانی محرومیتی را ایجاد می کند و در مقابل این تبعیت را به نوعی جبران می کند.  پس مسأله کجاست؟ اگر فرهنگ به سادگی راه هایی عرفی برای ارضای سائق های غریزی ایجاد می کند و ارضاء و امنیت را با هم برای انسان مهیا می کنند، پس نارضائی و دشمنی ها در کجا ریشه دارند؟

ادامه موضوع را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید.
لینک دانلود

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.