فصل اول
مقدمه:
ماده 1ـ احکام قوانین تجارتی دربارة تمام معاملات تجاریه جاریست.
ماده 2ـ مسایل تجارتی ذریعه مقاوله نامه های معتبره قانونی و در صورتیکه چنین مقاوله موجود نباشد به موجب صراحت و یا دلالت قوانین تجارتی حل و فصل میگردد. اگر باین ترتیب حل و فصل شده نتواند عرف و عادات تجارتی تطبیق میگردد. عرف و عادات محلی و خصوصی بر عرف و عادات عمومی ترجیح داده میشود. در صورت نبودن عرف و عادات احکام قوانین دیگری که به آن استناد میشود تطبیق میگردد.
تبصره
ترجیح عرف و عادات خصوصی و محلی بر عرف و عادات عمومی، عبارت است از ینکه عرف و
عادات تجارتی هر محل تابع تعاملات حوزه محلی خودش می باشد، نه تابع تعاملات مناطق
دیگر هرگاه عرف و عاداتیکه در حل و فصل معاملات تجارتی موثر واقع شده بتواند در یک
حوزه محلی موجود نباشد به عرف و عادات نزدیک ترین محل استناد شده می تواند. ماده
3ـ اگر در این قانون صراحت دیگری موجود نباشد رعایت ترتیب مندرجات ماده (2)
مجبوریست.
فصل دوم
تجارت و اهلیت تجارتی
ماده 4 ـ هر فرد که سن هجده را تکمیل و برای تصرفات حقوقی اش از حیث شخصیت
و نوع تجارت موانع قانونی موجود نباشد میتواند تجارت نماید.
ماده 5 ـ اگر تجارت خانه بیک صغیر انتقال یابد در صورتیکه محکمه مربوطه تجارتی در ادامه تجارت از طرف ولی و یا وصی او فایده تصور کند میتواند ولی و یا وصی را به ادامه آن اجازه بدهد اگر ولی و یا وصی دارای اهلیت قانونی برای اجرای تجارت نباشد و یا از اجرای تجارت منع شده باشد به او اجازه داده نیمشود تا این که وصی یا ولی دیگری که برای تجارت صالح باشد تعیین شود.
ماده 6 ـ حکم ماده (5) درباره دیگر فاقدین اهلیت حقوقی هم مرعی است.
ماده 7 ـ تمام اشخاصیکه بموجب اصولنامه ترفیع وتقاعد مامورین، مامور موظف دولت شمرده میشوند از تجارت مستقیم ممنوع میباشد.
ماده 8 ـ هر شخص اعم از افراد و شرکت ها که حایز اهلیتتجارتی بوده بنام خود بیک و یا چند معامله تجارتی اشتغال ورزیده و این شغل را پیشه معتاد قرار بدهد تاجر شمرده میشود.
ماده 9 ـ شخصیکه برای اشتغال به معاملات تجارتی محلی را انتخاب و اقناع نموده ذریعه متحد المال وجراید و امثال آن به اهالی اعلان نماید اگر تجارت را برای خود پیشه معتاد هم اتخاذ نکند تاجر شمرده میشود.
ماده 10ـ شخصیکه تصادفا یک معامله تجارتی را اجرا نماید دارای صفت تاجر شده نمیتواند. لیکن معامله که اجرا شده تابع احکام قانون تجارت است.
ماده 11 ـ دولت و بلدیه ها میتوانند تجارت کنند. لیکن دارای صفت تاجر شده نمیتوانند مگر معاملات تجارتی ایشان تابع احکام این قانون است.
ماده 12ـ اشخاصیکه تجارت ایشان از سرمایه نقدی زیادتر مستند بمساعی بدنیه بوده و یا حاصل کار و کسب شان آنقدر جزئی باشد که تنها مکفی معیشت گردد چه سیار و چه در یک دکان و یا در یک محل معین بازار ثابت باشند تاجر کوچک شمرده می شوند.
ماده 13ـ تاجرهای کوچک به اتخاذ عنوان و داشتن دفاتر تجارتی و موضوعاتی که نظر بقانون تجارت ثبت آن لازم است مجبور نبوده و همچنان تحت قاعده افلاس نمی آیند.
تبصره:ادامه موضوع را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید